سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 عیسی مسیح در قرآن و عهد جدید(4) «پدر» - قرآن و عهدین

عیسی مسیح در قرآن و عهد جدید(4) «پدر»

سه شنبه 86 اسفند 28 ساعت 10:50 عصر

پدر

عهد جدید

در عهد عتیق،
یهودیان به خداوند نسبت «پدر بودن» را می‌دهند. هرچند در باره مفهوم آن و نیز این
که خدا پدر کیست، اختلاف نظر دارند.[1] مسیحیان در عهد جدید علاوه به پیروی از عهد قدیم، واژه پدر را به منظور تولد معجزه
آسای حضرت عیسی مسیح، توسط فرشته روح القدس، به خداوند نسبت می‌دهند: زیرا، در
زمان تولد حضرت مسیح کسی از او سوال کرده است: «آیا تو مسیح پسر خدای متبارک هستی؟
حضرت عیسی گفته باشد: «من هستم»[2] و در
جادی دیگر می‌نویسد: پدر (یعنی خدا) پسر خود را (یعنی مسیح) را در جهان نفرستاد تا
داوری کند، بلکه تا بوسیله او جهان نجات یابد.[3] و در
انجیل متی چنین آمده است: «پس شما این طور دعا کنید: ای پدر ما که در آسمانی نام
تو مقدس باد....»[4] ودر مورد دیگری گفته شده است: «هیچ کس را در زمین پدر خود مخوانید، زیرا پدر شما
یکی است و او در آسمان است»[5]

شاید علت پدر خواندن خداوند بدین سبب باشد، که یک نوع رابطه‌ی
بین حضرت مسیح و خداوند، مسیحیان تصور کردند،‌ و برای بهتر فهمیدن این رابطه، واژه
«پدر» را بر ذات حق تعالی  و کلمه «پسر» را
بر حضرت مسیح، استعمال و اطلاق کردند. و اگر این باشد، استعمال کلمه پدر بر خدا و
پسر بر مسیح مجازی است.

قرآن کریم

قرآن
کریم، درست است که داستان آفرینش حضرت عیسی مسیح را معجزه آسا می‌داند، ولی چنین
نیست که خدا را پدر و مسیح را پسر معرفی‌ کند؛ آن جا که‌ می‌فرماید: «ای پیامبر!
در قرآن، از مریم یاد کن، آن هنگامی که، از خانواده اش جدا شد و در ناحیه (شرقی
بیت المقدس) قرار گرفت، میان خود و آنان حجابی افکند، در این هنگام، ما روح «فرشته»
خود را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسان بی عیب و نقص بر مریم ظاهر شد، مریم
(سخت ترسید) و گفت: من از شر تو به خدای رحمان پناه می‌بریم، اگر پرهیز گاری(دست
از این کار بردار)، فرشته گفت: من فرستاده پروردگار تو هستم، (آمده ام) تا به تو
پسر پاکیزه ای ببخشم. مریم گفت: چگونه من داراری پسر خواهم شد و حال آن که هیچ
بشری مرا لمس نکرده است و من زن آلوده‌ی نیستم؟ فرشته گفت: این چنین است، اراده
خدا، ... سر انجام مریم حامله شد...»[6]

 قرآن کریم، به شدت
تمام رابطه پدر و پسری را از خداوند و حضرت مسیح رد می‌کند: «ما کانَ لِلّهِ
أَنْ یَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ سُبْحانَهُ إِذا قَضى أَمْرًا فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ
کُنْ فَیَکُونُ
»[7]
«هرگز
برای خداوند سزاوار نیست که فرزندی اختبار کند، خداوند منزه است( از چنین کاری)
ولی هرگاه چیزی را فرمان دهد، که باش، همان آن موجود خواهد شد» چنان که داستان
تولد حضرت عیسی از این قرار است.

و حضرت عیسی (علی نیبنا) نیز این نوع رابطه را قبول نداشته؛
آن جا که فرموده است: «وَ إِنَّ اللّهَ رَبّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا
صِراطٌ مُسْتَقیمٌ
»[8] «ای
بنی اسرائیل! همانا، خداوند، پروردگار من و پروردگار شماست، (نه پدر من و پدر شما)
پس او را بپرستید، (زیرا که اعتقاد به ربوبیّت خدا و پرستش او و بندگی ما) این
همان راه راست و مستقیم است.

امّا درعین حال، قرآن کریم، خبر از اختلاف گروهایی (از
یهودیان و مسیحیان) داده است: «فَاخْتَلَفَ اْلأَحْزابُ مِنْ بَیْنِهِمْ
فَوَیْلٌ لِلَّذینَ کَفَرُوا...
»[9] «احزاب
و گروهایی (مردمی) از پیش خود شان اختلاف کردند،پس وای بر حال آنان که نسبت به خدا
کفر ورزیدند...»بنابراین، از دیگاه قرآن، رابطه پدر و پسر در داستان حضرت مسیح بکلی
منتفی و به هیچ عنوان قابل قبول نیست.



[1].
سلیمانی اردستانی، عبد الرحیم، پسر خدا در قرآن و عهدین، ص17، مؤسسه آموزشی و
پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، 1378، قم.   

[2]. مرقس،14: 61.  

[3]. یوحنا،3: 16.  

[4].
متی، 6: 9.  

[5].
متی، 22: 9.  

[6]. مریم/16 – 22.  

[7]مریم/35.  

[8]. مریم/36.  

[9]. مریم/37.


نوشته شده توسط : مهدی محمدی

نظرات ديگران [ نظر]


: لیست کامل یاداشت های این وبلاگ :