سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 عیسی مسیح در قرآن و عهد جدید(2) «مادر1» - قرآن و عهدین

عیسی مسیح در قرآن و عهد جدید(2) «مادر1»

سه شنبه 86 اسفند 28 ساعت 10:57 عصر

مادر

عهدجدید

سه کتاب انجیل، مادر آن حضرت را «مریم» و پدر او را «یوسف»
معرفی کرده اند. و معتقدند که مریم با یوسف نامزد بوده، قبل از آن که باهم ازدواج
کنند، حضرت مریم از روح القدس حامله می‌شود. و شوهرش یوسف چون که مردی صالح بود،
نخواست او را عبرت کند، پس اراده کرد تا او را پنهانی رها کند. او
غرق در
این گونه افکار بود که بخواب رفت، در خواب فرشته ای را دید که به او گفت: یوسف،
پسر داود، از ازدواج با مریم نگران مباش، کودکی که در رحم اوست، از روح القدس است
او پسری خواهد زایید و تو نام او را «عیسی» یعنی (نجات دهنده) خواهی نهاد چون او
قوم خود را از گناهانشان خواهد رهانید. و این همان پیغامی است که خداوند قرن‌ها قبل
به زبان نبی خود «اشعیا» فرموده بود: که بنگرید دختری باکره آبستن خواهد شد و پسری
بدنیا خواهد آورد و او «عمانوئیل» (یعنی خدا با ما) خواهند نامید. چون یوسف بیدار
شد، طبق دستور فرشته عمل کرد و مریم را به خانه اش آورد تا همسر او باشد اما با او
همبستر نشد تا وقتی که او پسرش را بدنیا آورد، و یوسف او را عیسی نام نهاد.

متن فوق که برگرفته از عهد جدید است، بیشترین تجلیل و تقدیس
را از یوسف به عمل آورده است؛ و حال آن که او به گفته قرآن کریم،‌ در این داستان
نقش چندانی ندارد، و این نِمادی از مرد سالاری است؛ که در کتاب عهد جدید حاکم
است.از این رو، در عهد جدید، از حضرت مریم «س» چندان تعریفی و تمجیدی نشده است.
مهمترین
تجلیلی که اناجیل درمورد حضرت مریم دارند:

1. «آبستن شدن حضرت مریم توسط فرشته» راجع به «آبستن
شدن آن بانو به فرزندی موعود است که وارث تاج و تخت پدرش داود خواهد شد»[1] ز
این رو،‌ یکی از نویسنده گان مسیحی چنین گفته است: «تولد خداوند مجسم از یک دو
شیزه، پیشنهادی از ناحیه‌ی فرشته‌ی خدا بود که مریم می‌توانست آن را نپذیرد، امّا
وی با اطمنان کامل که به محبت خداند داشت، خود را برای پذیرش ننگ اجتماعی آماده
کرد، تولد کودک بدون پدر را پذیرفت، هرچند که جامعه آن روزی به او نسبت‌های
ناپسندی داده است، و حضرت مریم بدین سان، نقش بزرگی در نجات بشریت ایفا کرد.»[2]



2.«پاکی مریم» و دیگر تجلیل های اناجیل از حضرت
مریم مقدس،‌ پاکی او از هرگونه گناه است، با این که مسیحیان بر این باورند که تمام
انسان ها تا زمانی که غسل تعمید نیافته اند، دارای «گناه ذاتی»هستند. شاید این
بخاطر پاکی حضرت مسیح است که مسیحیان فقط او را ذاتاً پاک می‌شمارد.3.«معراج مریم» معراج مریم، (بدین معنی که هم چون
فرزندش زنده و در آسمان هاست یا در دل خاک آرمیده است!) به هنگام مصلوب شدن حضرت
مسیح، از گونه های دیگری تجلیل اناجیل از مقام و منزلت مریم است. پیشتر، پروتستان،
معراج حضرت مریم را مردود یا دست کم بدون دلیل می‌دانند.[3] ولی
کاتولیک ها، بر این باورند که حضرت مریم به آسمان ها رفته است. در سال 1950 م، پاپ
پیوس دوازدهم این باور را جزء اصول ایمانی تعریف کرد، وی اعلام کرد: «به کلیسا
الهام شده است که مریم نیز هم چون مسیح،‌ به طور یقین، با همین بدن به آسمان صعود
کرده است.[4]

نکته: معراج حضرت مریم را یهودیان قبول
ندارند، از این رو، در کتاب عهد عتیق از معراج او سخنی به میان نیامده است. این
امر، فقط در اناجیل آمده است، حضرت مریم هنگام مصلوب شده مسیح کنار بدن ایشان بوده
است. و این مفکوره، بعد‌ها توسط پاپ‌ها، به جامعه مسیحیت منتشر شده است؛ همان طوری
که پیوس داوزدهم، گفت این امر( یعنی معراج حضرت مریم) به کلیسا الهام شده است.

4. «پرستش مریم» این نکته را عهد قدیم و عهد جدید،
متذکر نشده، حتی اگر از هر مسیحی پرسیده شود، منکر این امر است. ولی قرآن کریم،
خبر داده و قرآن چون کتاب الهی و تحریف نشده است، پس حرف آن، سخن حق است؛ آن جا که
می‌فرماید:
«وَ إِذْ قالَ اللّهُ یا عیسَى ابْنَ
مَرْیَمَ ءَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنّاسِ اتَّخِذُونی وَ أُمِّیَ إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ
اللّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یَکُونُ لی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لی بِحَقِّ إِنْ
کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فی نَفْسی وَ لا أَعْلَمُ ما فی
نَفْسِکَ إِنَّکَ أَنْتَ عَلاّمُ الْغُیُوبِ
»[5] «ای
پیامبر! یاد آر، آن هنگامی را که خداوند به عسی بن مریم گفت: آیا تو برای مردم
گفته‌اید: مرا و مادرم را معبودی غیر از خدا بر گزینید، عیسی گفت: خدایا تو منزه‌ی،
برای من سزوار نیست، آنچه را که حق نیست، بگویم؛ اگر گفته باشم، تو از آن آگاهی،
زیرا که تو از ضمیر و نفس من با خبری، من هستم که از ضمیر ربوبی تو چیزی نمی‌دانم،
خدایا! تو از اسرار و پنهان‌ها با خبر هتسی»

از آیه فوق به خوبی استفاده می‌شود که جامعه مسیحیت دچار
انحراف پرستش و عبودیت شده است؛ و مریم مقدس را پرستش می‌کرده‌اند، والاّ خداوند
بدون جهت حضرت مسیح، پیامبر الهی را مورد مذمت و توبیخ قرار نمی‌دهد.  



[1]. لوقا،1: 28.  

[2]. آل علی،‌ سید محمد ادیب،
مسیحست،‌ص40،‌بنقل از:( هاروی کاکس، مسیحیت، ص67، ترجمه‌ی عبد الرحیم، سلمیانی.

[3]. همان، 43، بنقل از: همان،
ص68.

[4]. همان، به نقل از: (
روزنامه اطلاعات، مورخه‌ی 25/ 5/ 1378، ص13، به نقل از مسیحیت شناسی مقایسه‌ی،
ص30.

[5]. مائده/116.  


نوشته شده توسط : مهدی محمدی

نظرات ديگران [ نظر]


: لیست کامل یاداشت های این وبلاگ :