سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 مهدی محمدی - قرآن و عهدین

نگاه متفاوت به ازدواج از دیدگاه قرآن و عهدین

پنج شنبه 87 اردیبهشت 5 ساعت 11:9 عصر

نگاه متفاوت به ازدواج از دیدگاه
قرآن و عهدین

قرآن کریم

قرآن کریم هنگامی که به مقوله ازدواج می‌رسد بی درنگ
دستور آن را برای پیروان
خویش به عنوان نسخه شفابخش
جوانان (اعم از دختر و پسر) می‌پیچد
:«و انکحوا الایامی منکم و
الصالحین من عبادکم و ایمائکم ان یکونوا فقرآء یغنهم الله من فضله و الله واسع
علیم
» «ای مسلمانان! مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید.
غلامان و کنیزان صالح و
درستکار تان را اگر فقیر و
تندگدست هستند. خداوند از فضل خود آنان را بی
نیاز می‌سازد.(1)

پیام‌ها:
1. با زنان ازدواج کنید که (زنان از جنس شما است) بدلیل
جمله (منکم)
2.ازدواج مقدس است، مخصوص مردان و زنان آزاد و حرّ
نیست؛ بلکه شامل حال و
حقوق بندگان
و کنیزان نیز مراعات شده است.(و الصالحین من عبادکم و ایمائکم
)

3.فقر موجب فحشاء نبایستی بشود. باید در ازدواج دست
فقیران را گرفت.(ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله
)

4. در کمک به امر ازدواج خداوند از همه داراتر است. لذا
امر ازدواج با هر
بدبختی و
تنگ دستی که انجام شود آخرش به موفقیت را به دنبال دارد و این
همان فضل خداواندی است(و الله واسع علیم
)

5. خدواند نتها وسعت در رزق دارد بلکه علیم و آگاه به
احوال بندگانش می‌باشد. (و الله واسع علیم

در ضمن کسانی که امکان ازدواج
برای شان ممکن نیست قرآن هیچ گاه اجازه فحشاء
را نمی‌دهد؛
بلکه برعکس پاکدامنی را شعار می‌دهد و آنان را به پاک دامنی
دعوت می‌فرماید: «...والیستعفف الذین لا یجدون نکاحاً حتی یغنیهم الله من فضله» «...این کسانی که امکان ازدواج را ندارید، باید پاک دامنی را پیشه خویش قرار
داده تا خداوند شما را از فیبلخویش بینیاز گرداند. (2)
»

پیام‌ها:
1. عفت زن و مرد شعار قرآن کریم است. (و الیستعفف الذین
لا یجدون نکاحاً
)
خدواند از خزانه و فضل خویش فقرآء دارا می‌کند. (حتی
یغنهم الله من فضله
)
از همه گذشته ازدواج در مکتب
اسلام و قرآن
به عنوان سنت حسنه خاتم پیامبران معرفی کرده است: آنجا که پیامبر
اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) فرموده است: «النکاح
سنّتی فمن رغب عن سنّتی فلیس منی
» «ازدواج روش من است هر که از آن سر بازند
از من نیست(یعنی آن شخص از امت پیامبر خاتم نیست) (3)
و در جای دیگر فرموده استتناکوا و تکثروا فانّی اباهی بکم الامم
یوم القیامة
» «ازدواج و تکثیر نسل کنید زیرا که
(من پیامبر) در روز قیامت به شما افتخار می‌کنم
» (4)
پیام‌ها:
1. ازواج در اسلام به عنوان یک سنت حسنه پیامبر خاتم
شناخته شده است
(النکاح سنّتی) که در هیچ یکی از آئیین
پیامبران اولوالعظم و صاحبان شریعت
چنین چیزی
به چشم نمی‌آید
.
2. در اسلام سر بازدن از ازدواج توبیخ دارد.
در عهدین
چنین چیزی نیسته که هیچ بلکه به مجردی تشویق می‌شود. پاپ‌ها اکثر شان مجردند.
عهد عتیق
:

عهد عتیق با اینکه در ازداواج آدم و حوا یکی بودن را شعار می‌دهد  ولی  ازدواج را نوعی دوری و جدای از پدر و مارد دانسته و گرایش مرد را به زن گرایی (زن زلیلی) برمی‌شمارد. آنجا که گفته است: «مرد، (با ازدواج کردن) پدر و مادر خود را ترک کرده و با زن خویش خواهد پیوست و یک تن خواهد شد.» (5)
پیام‌ها:
1. یکی بودن زن و شوهر شعار خوبی است.
2. چرا از پدر و مادر جدا شود و ارتباط فامیلی و خانوادگی و صله رحیم چه می‌شود؟!!!
3. شاید بدین جهت است که ازدواج پیش یهودیان مبارک نیست و آن را شر می‌پندارند.
4. و دیگر این که زن به وسلیه ازدواج برده مر می شود. و شوهر در همه امور مولی و آقای اوست. و از سبب زن شوهر دار (حکمش در پیش یهودیان) مانند فرد قاصر، صبی و مجنون است. و برای او خرید و فروش (بدون اجازه شوهر) جائز نیست. و همه دارایی زن اعم از کسب و کار و حتی هدیه های روز عروسی او مربوط به شوهر است.
5. زن از شوهر ارث نمی‌برد؛ جز مهریه‌‌اش را، تازه حق مطالبه مهر را تا مادام که مرد زنده است و یا طلاق نداده است. ندارد. (5)






پینوشت‌ها:
1.نور/32.
2. همان.
3.مجلسی، بحار الانوار،ج100، ص22.
4. پشین.
5. پیدایش 2: 24.
6. از شماره سه به بعد مربوط به: احمد، شلبی، مقانة الادیان الیهودیة صص301 و 302.

نوشته شده توسط : مهدی محمدی

نظرات ديگران [ نظر]


حجاب از دیدگاه قرآن و عهد عتیق

جمعه 87 فروردین 30 ساعت 11:57 عصر

حجاب از دیدگاه قرآن و عهد عتیق

در دستان آفرینش عهد عتیق در کتاب تورات تکه ای از بی حجابی به چشم می‌آید! بدین گونه که حضرت آدم و حوا هنگامی که در بهشت بوده اند، برهنه بوده و از این حالت خجلت هم نداشته اند. و این صریح کلام تورات است: «آدم و زنش (حوا) هر دو برهنه بودند و خجلت نداشتند!» (1)
 و حال آنکه در قرآن حجاب به عنوان یک وظیه زن شناخته شده و در داستان حضرت آدم و حوا هیچ گونه بی حجابی به چشم دیده نمی‌شود! لذا در قرآن کریم پس از آنکه آن دو حضرت از آن درخت ممنوعه استفاده نمودند. که خود یک ترک اولی بود! لباس بهشتی از تن آنان ریخت و بدن آنان نمایان شد. «
...فبدت لهما سؤآتهما....» (2) یعنی«پس از آنکه شرمگاهشان نمایان شدند...»
حضرت آدم و حوا از این وضع بی حجابی خجالت کشیدند و در سدد چاره جویی برآمدند! از این رو، از برگ‌های درختان پوشش برای خودشان تهیه دیدند!قرآن می‌فرماید:«
یخصفان علیهما من ورق الجنة..(3) «شروع کردند از برگ‌های درختان باغ بهشت برای خود پوشش و حجاب به جسباندن برگ‌ها بدن و شرمگاهان شان...» شاید پس از همین عمل آن دو پدر بزرگ و مادر بزرگ ما انسان ها بوده است که خداوندبرای آنان لباس سفارش کرده است از پوست حیوانات و این عمل در ظاهر لباس ظاهری و پوشش است و لی در واقع لباس تقوی است که مرد و زن را از حجوم دیگران باز می‌دارد و آن برای مردان و زنان یک فرهنگ خوب و عالی شناخته شده است .
حجاب یک فرهنگ است نه یک اجبار و این حجاب اختصاص به زنان ندارد که غربی ها زنان را مورد تهاجم فرهنگی قرار داده اند. و از این طریق از زنان مسلمانان سوی استفاده می‌کنند. نتنها از زنان مسلمان بلکه از کل زنان و زن‌های کشورهای غربی خود امنیت کامل ندارند چون که در کتاب عهدید عتیق و تورات از بی حجابی تبلیغ شده است و لذا  به صراحت آیه ذیل معلوم می‌شود که آن دو حضرت کاملاً تقوی الهی را  که حجاب یکی از آن است مراعات می‌کرده اند!
آن جا که می‌فرماید:
«یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباساً یُواری سؤآتکم و ریشاً و لباس التقوی ذلک من آیات الله لعلهم یذکرون» (4) «ای فرزندان آدم! همانا بر شما جامه‌ای فرو فرستادیم که شرمگاه شما را بپوشاند و هم زیبایی و زیور تان باشد و جامه پرهیزگاری این بهتر است! این (حجاب)‌از نشانه‌ها و آیات خداوند است. باشد که (بندگان من اعم از زن و مرد) پندگیرند»
قرآن کریم در جای دیگر، از دواج را که یکی از راه‌های پیش گیری فحشا و منکر است و حجاب را تأمین میکند. آن را به عنوان لباس تقوی مردم و زن که تعهد و پایبند ازدواج مرد وزن در زندگی است و آن در سنت اسلامی به عنوان و سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله)معرفی شده است. دانسته است: «احل لکم لیلة الصیام الرفث الی نسائکم هن لباس لکم و انتم لباس لهن...»(5) «در شب که روز آن روزه دارید آمیزش با زنانتان برای شما حلال است،‌ زیرا که آنان برای شما و شما برای آنان (بهترین) پوشش هستید!»
------------------------------------------------------
پانویشت‌ها:
(1) عهد عتیق ، پیدایش2: 25.
(2) قرآن سروه طه/121.
(3) طه/121.
(4) اعراف/26.
(5) بقره/187.

 

 

 


نوشته شده توسط : مهدی محمدی

نظرات ديگران [ نظر]


نام گزاری حوا(1)

جمعه 87 فروردین 23 ساعت 7:51 عصر

نام گزاری حوا

در قرآن کریم،‌ واژه «حوّا» و علّت نام گزاری آن بیان نشده است؛ ولی در عهد عتیق نام حوّا و سبب آمده است، از این رو، قاموس کتاب مقدس حوّارا بدین سبب حوا نامیده؛ که، او در آفرینش اولیه خویش از موجودی زنده‌ی بنام آدم خلق شده، و نیز در داستان تورات، حضرت آدم، حوّا‌ را نساء نامیده است: «همانا این است استخوانی ازتخوانهایم و گوشتی از گوشتم از این سبب نساء نامیده شودزیرا که زانسان گرفته شده[1]! بدینرو، وجود زن در عهد عتیق نسبت به مرد، طفیلی مطرح شده است. متأسفانه در برخی ازتفاسیر اهل عامه، چون تورات، آفرینش حوّا را از آدم دانسته اند: عده ا‌ی زیادی از علماء اهل عامه در تفسیر این آیه: «یا أَیُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیرًا وَ نِساءً.» [2]
«اى مردم، از پروردگارتان که شما را از «نفس واحدى» آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید، و از آن دو، مردان و زنان بسیارى پراکنده کرد، پروا دارید.» براین باورند که حوّا از آدم آفریده شده است؛ و می‌گویند: چون آدم به خواب رفت، خداوند از پهلوی چپ او، از ریزترین دنده هایش، حوا را آفرید و وقتی که آدم بیدار شد دید زنی با جمال و نیکویی بالای سرش نشسته است! آدم از حوّا احترام  و در برابر او قیام کرد و او را لمس کرد (بدین معنا که از او خواستگاری کرد، از این رو مردان به خواستگاری زنانمی‌روند.)آنگاه فرشته‌ها از آدم امتحان گرفتند: ای آدم این چیست؟ گفت: زن است. گفتند: نام وی چیست؟ گفت: حوّا. گفتند: چرا حوّا نام است؟ گفت: زیرا او از موجودی زنده‌ای «چونمنِ آدم» آفریده شده است! گفتند: او را دوست داری؟ گفت: آری! سپس از حوا پرسیدند:تو نیز آدم را دوست داری؟ گفت: نه! و حال آن که ـ دوستی وی آدم را بیشتر و تمامتربود- لکن راست نگفتند: «فقالوا لو صدقت امرأة فی حبّها لزوجها لصدقت حوّا و قال النبی (صلی الله علیه و آله) انّ المرأة خلقت من ضلع، لن تستقیم لک علی طریقة فان ذهبت تقیمها کسرتها و ان استمتعت بها و فیها عوج» «فرشته‌هاگفتند: اگر زنی در ابراز محبتش به مرد، راست می‌گفت، براستی که حوّا راست، می‌گفت؛ (از این رو، است که،) پیامبر«ص» فرمود: همانا، زن از دندة آفریده شده، هرگز او باتو در راه و روش زندگی، راست نخواهد بود، اگر بخواهی آن را راست کنی، هر آینة خواهد شکست، و اگر بخواهی از او استفاده کنی، در او همواره کجی «خُلقی» است» قطب راوندی نیز گفته است: «خداوند آدم رااز «ادیم» و حوّا را از آدم آفریده است؛ از این جهت است؛ که، مردان، به زمین تمایلدارند، و زنان به مردان علاقة دارند»  باید، گفت: اساس این اعتقادها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌،باورهایاز یهودیان اهل کتاب در تورات و جاعلان اهل حدیث چون عبدالله بن عباس و امثال او است.


.1پیدایش2 :23. 

2. نساء/1.

 

 


نوشته شده توسط : مهدی محمدی

نظرات ديگران [ نظر]


نام گزاری حوا (2)

جمعه 87 فروردین 23 ساعت 7:49 عصر

(نقد)

1. ابومقدام می‌گوید:‌ از حضرت باقر«ع» پرسیدم: خداوند، حوّا را از چه آفرید؟ فرمود: مردم (= اهل عامه) چه می‌گویند؟ عرض کردم: می‌گویند: خداوند او را از دندة‌های آدم آفریده است؛ فرمود: نادرست می‌گویند: مگر خداوند عاجز بود، از این که او را از غیر دندة آدم بیافریند؟عرض کردم: فدایت شوم، یا بن رسول الله، او را از چه چیز آفرید؟ فرمود: پدرم از پدرانش به من خبر داد که رسول خدا فرمود: خداوند تبارک و تعالی مشتی گل برداشت و آن را با دست راست خود- هر دو دست خدا راست است- به هم آمیخت و از آن آدم را خلق کرد، مقداری از آن گل اضافه آمد،‌ که از آن حوّا را آفرید.<!--[if !supportFootnotes]-->[1]<!--[endif]-->   ‌ 2. معنای آیه « خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها» این است که آفرینش زن مغایر با خلقت مرد نیست، بدین مفهوم، از هر چیزی که آدم آفریده شده، حوا نیز از آن هستی یافته است. یعنی مرد و زن در آفرینش مساوی اند.<!--[if !supportFootnotes]-->[2]<!--[endif]-->         

3. امروزه از نظر علم جنین شناسی آیا دخترها منشأ خلقت آنان غیر از ماده اولیه آفرینش پسر‌ها است؟ هرچه در این جا گفتیم، در آفرینش آدم و حوا نیز می‌گویم!

4. بر فرض صحت این فرضیه، مردها باید از قسمت دنده چپ خود نسبت به زنان یک دنده کم داشته باشند. و حال آن‌ که مباحث مربوط به علوم پزشکی به ویژه استخوان شناسی «آنتومه تنه»  هیچ تفاوتی میان دنده های مرد و زن قائل نشده‌ا‌ست.<!--[if !supportFootnotes]-->[3]<!--[endif]-->

5. این نظریه مخالف قرآن است: زیرا قرآن می‌فرماید: ما انسان‌ها را از نفس واحد، آفریدیم؛ «...خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها...»<!--[if !supportFootnotes]-->[4]<!--[endif]--> و آن نفس واحدة، منشأ حیات است؛ و منظور از مرجع ضمیر(منها) همان نفس واحدة، است؛ نه جنس آدم و نه شخص آدم ابو البشر.<!--[if !supportFootnotes]-->[5]<!--[endif]--> پس حوا از آدم آفریده نشده، بلکه از نفس واحده و منشاء حیات بوجود آمده است. و آن غیر از آدم است.

6. برخی از صاحبان اثر خلقت حوا را مثل آدم از خاک دانسته، برخی از روایات این نظریه را تأیید می‌کند، زیرا که می‌گویند حوا از گل و خاک باقی مانده آدم آفریده شده است.<!--[if !supportFootnotes]-->[6]<!--[endif]--> پس آفرینش، خداوند محبت و شهوتی در قلب آدم القاء نمود، تا با همسرش حوا، انس بگیرد و سپس بوسیله وحی به آدم فهماند که او همسر و زوجه تو است.<!--[if !supportFootnotes]-->[7]<!--[endif]-->

7.علامه طباطبایی نیز نظریه برخی از علماء اهل عامه را که حوّا از دنده چپ آدم آفریده شده باشد را، ردّ نموده و آن را ادعای بی دلیل و بی اساس دانسته است.<!--[if !supportFootnotes]-->[8]<!--[endif]-->

8. مرحوم شهید مطهری نیز در این خصوص می‌گوید: در قرآن کریم آز آنچه در بعضی کتب مذهبی هست که زن از مایه‌ای پست تر از مایه‌ای مرد آفریده شده یا این که به زن جنبه طفیلی و چپی داده اند و گفته اند که همسر آدم اول از عضوی از اعضای طرف چپ او آفریده شده است؛ اثر و خبری نیست علی هذا در اسلام نظریه تحقیر آمیزی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد»<!--[if !supportFootnotes]-->[9]<!--[endif]--> و ایشان این گونه اظهارات را حاصل و نتیجه روایات وارداتی «اسرائلیات» می‌داند.

9. برخی دیگر نیز چنین گفته است: «هو الذی انشأکم من نفس واحدة مستقر و مستودع...»<!--[if !supportFootnotes]-->[10]<!--[endif]--> «خدا، کسى است که شما را از یک تن پدید آورد. پس [براى شما] قرارگاه و محل امانتى [مقرر کرد]...»؛ تطبیق نفس واحده بر شخص آدم درست نیست؛ چرا که در ابتدای آفرینش انسان تصریح شده است که آدم و حوا، از خاک و گِلْ آفریده شده اند، نه از همدیگر.<!--[if !supportFootnotes]-->[11]<!--[endif]-->

10. نگارنده، منشأ این گونه افکار را  روایات اسرائلی دانسته، و معتقد است؛ که، حوا از دنده چپ آدم آفریده نشده است. مراد از نفس واحدة، همان منشأ حیات است. که برخی آن را گل باقی مانده می‌دانند. و عده ای چیزی دیگر.

<!--[if !supportFootnotes]-->


<!--[endif]-->

<!--[if !supportFootnotes]-->[1]<!--[endif]--> . ری شهری، منتخب المیزان، ص528، حدیث/5950.

<!--[if !supportFootnotes]-->[2]<!--[endif]--> . بلتاجی، محمد، مکانة المرأة فی القرآن الکریم، ص69.

<!--[if !supportFootnotes]-->[3]<!--[endif]--> . پژوهشی در باب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن، ص207.

<!--[if !supportFootnotes]-->[4]<!--[endif]--> . نساء/1.

<!--[if !supportFootnotes]-->[5]<!--[endif]--> . طالقانی،‌ سید محمد، پرتوی از قرآن کریم، ج4،ص15ـ48 و ناصح، احمد علی، آدم از دیدگاه قرآن و عهدین، ص38.

<!--[if !supportFootnotes]-->[6]<!--[endif]--> . دخیل، محمد علی، قصص النساء فی القرآن الکریم ص32.

<!--[if !supportFootnotes]-->[7]<!--[endif]--> . پیشین.

<!--[if !supportFootnotes]-->[8]<!--[endif]--> . طباطبایی، سید محمد، المیزان، ج1، ص 136و ج4، ص147.

<!--[if !supportFootnotes]-->[9]<!--[endif]--> . مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ص116.

<!--[if !supportFootnotes]-->[10]<!--[endif]--> . انعام/98.

<!--[if !supportFootnotes]-->[11]<!--[endif]--> . ناصح، احمد علی، آدم از دیدگاه قرآن و عهدین، ص38.

 

 


نوشته شده توسط : مهدی محمدی

نظرات ديگران [ نظر]


پشیمانی خداوند

چهارشنبه 87 فروردین 7 ساعت 10:47 عصر

پشیمانی
خداوند

عهد عتیق در تورات در ادامه داستان آفرینش، چنین حکایت می‌کند: «خداوند،
از آفرینش انسان‌ها، به‌خاطر اعمال و کردار ناپسند آنان، ناراحت شده و از آفریدن
آنان، تأسف خورده، و بدین سبب، دستور نابودی انسان‌ها را از زمین و حشر و نشر آنان
را با بهائم، خزندگان، و پرندگان آسمان، اعلام نموده و علت این کار را کردار و
اعمال زشت و ناپسند خود انسان‌ها بر‌شمرده است. به منظور این که، خداوند از کردار
بد انسان‌ها نارحت است»[1]
قرآن نور،
به صراحت تمام بیان می‌فرماید، که خدواند نتنها از آفرینش انسان‌ها پشیمان نشده،
بلکه پس از آفرینش آدمی، به خویش تبریک گفته است: «...فَتَبارَکَ اللّهُ
أَحْسَنُ الْخالِقینَ
»[2] «
...آفرین
باد بر خدای که بهترین آفرینندگان است‏»



[1] . مجمع کنائس الشرقیة، العهد القدیم و الجدید، ج1، ص 10 و 11.

[2]. مؤمنون/14.


نوشته شده توسط : مهدی محمدی

نظرات ديگران [ نظر]


<      1   2   3   4   5   >>   >
: لیست کامل یاداشت های این وبلاگ :